بسیاری از مشکلات یادگیری به خواندن و هجی کردن
مربوط می شود که به صورت ناتوانی در خواندن یا نارسا خوانی ظاهرمی گردد به طور
معمول مشکلات خواندن در پایهی اول تحصیلی آغاز می شود و در پایه های بعدی تداوم می
یابد خواندن و نوشتن تبدیل زبان به نمادهای جدید است به طور معمول دانش آموزی که
در زبان و گفتار مشکل دارد نمی تواند بخواند و کسی که در خواندن مشکل دارد نمی
تواند به خوبی بنویسد. مشکلات یادگیری در خواندن به عوامل متعددی مانند: آسیب های
مغزی، محرومیت فرهنگی و محیطی، تحصیلات والدین، وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده، عدم
آمادگی برای ورود به مدرسه، عدم دسترسی به کتاب و کتابخانه، وجود تأخیر در رشد
بهنجار زبان و اختلال در دستگاه گفتاری مربوط میشود. برخی از کودکان نیز همانگونه
که در تکلم و راه رفتن دچار تأخیر می شوند، در خواندن نیز با تأخیر روبرو هستند و
اعتقاد برخی از متخصصان بر این است که اکثر شکست های تحصیلی در دورهی ابتدایی از
ناتوانی در خواندن نشأت می گیرد. برای رفع نقیصه و تقویت مهارت خواندن در کودکان
هماهنگی لازم بین سه نهاد خانه، مدرسه و رسانه ها ضروری به نظر می رسد. اما آنچه
والدین می توانند برای تقویت مهارت خواندن در فرزندانشان انجام دهند عبارت اند از:
نوشتن حروف یا کلمات ( بازی کردن با اسباب بازی های الفبایی )، استفاده از کامپیوتر
برای انجام فعالیت مربوط به خواندن، تماشای برنامه های تلویزیونی با زیر نویس، کتاب
خواندن، قصه گفتن، خواندن شعر و سرود، بازی با کلمات، خواندن تابلو ها و علائم راهنمایی و رانندگی در
خیابان، خواندن تابلوها و برچسب ها با صدای بلند. به هر حال باید باور کنیم که برای
نهادینه کردن مهارت خواندن، امر خواندن باید از کودکی آغاز شود تا در آینده به
صورت یک عادت مثبت و مفید متجلّی گردد.
خواندن خلاق یا به عبارت دیگر خواندن
همراه با درک مطلب، کودک را در همهى درسها یارى میرساند. در حال حاضر دانش
آموزان به سبب کسب مهارتهاى خواندن مکانیکى، در یادگیرى مطالب بیش از درک مطلب،
به حفظ کردن آنها اکتفا مىکنند. ضعف بسیارى از دانشآموزان در یادگیرى ریاضى،
فیزیک یا علوم انسانى نیز مربوط به همین عدم درک مطلب است. به عبارت کلى آنها به
روش خلاق متن را نمىخوانند.چگونه مىتوان با این مشکل مقابله کرد؟ روند خواندن
خلاق از بدو تولد با کودک آغاز مىشود و بنابراین بخشى از اجراى آن به عهدهى
خانواده است. متاسفانه خواندن با کودکان در خانوادههاى ما جاى اندکى دارد
بنابراین، مربیان و آموزگاران وظیفهی دشوارترى بر عهده دارند. با این حال مربیان
و آموزگاران مىتوانند با به کار گیرى متنهاى خلاق، کودکان را از دورهى آمادگى
در مسیر خواندن خلاق قرار دهند تا آنها گام به گام مهارتهاى لازم را کسب کنند.
تمایز بین زبان نوشتاری و
خواندن:
تفاوت اساسی در این است که زبان
نوشتاری به طور مستقیم و بدون استفاده از هرگونه تجربهی زبانی قبلی مانند زبان
اشاره یا گفتار، از محیط فرا گرفتهمیشود. در مقایسه، خواندن با بهرهگیری از یک
تجربهی زبانی آموختهمیشود. بنابراین هنگامی که گفته میشود که یک فرد شنوا
خواندن را یادگرفته بدان معناست که او قبل از فراگیری خواندن، زبان میدانستهاست.
بعلاوه چنین فرض میشود که خواندن از طریق رسانهی آن زبان یعنی گفتار آموخته میشود.
معمولاً ما به یک واژهی نوشتاری توجه می کنیم و آن را به زبانمیآوریم(مثلاً«سگ»).
در خواندن یک کتاب نیز به واژههای نوشتاری توجه میکنیم و آنها را بیان میکنیم(مثلا:«
سگ کوچولو به طرف آن دختر دوید»). کودک واژههای نوشتاری را با استفاده از واژگان
و نحوی که قبلاً در گفتار آموختهاست تعبیر میکند. این ماهیت خواندن است. یادگیری
خواندن در مقایسه با یاد گرفتن تعبیر زبان نوشتاری بسیار سادهتر است و دلیل آن
این است که در یادگیری خواندن، فرد نیازی به فراگیری دستور آن زبان ندارد و قبل از
آغاز اولین کلاس خواندن بر دستور زبان تسلط دارد. برای خواندن، کافی است صورتهای
نوشتاری دیداری با صورتهای آوایی گفتار که از پیش فراگرفتهشدهاند انطباق دادهشوند.
اما برای فراگرفتن زبان نوشتاری، واژگان، ساختواژه، نحو و جنبههای دیگر دستور
زبان همگی باید بر مبنای صورتهای نوشتاری دیداری و رابطهی آنها با اشیا، موقعیتها
و رخدادهای معنامند فراگرفتهشوند.