« بر موج بلند »
1/ زمان به کندی می گذشت و خورشید و زمین و آسمان ( کل عالم ) دلگیر و غمگین بودند تابوت شهدا که بر روی دست های مردم ( تشییع کنندگان ) حمل می شد با نثار گل و شکوفه رنگین و زیبا می نمود.
« ساز شکسته »
1/ هر چند که دلم همچون آینه صاف و بی رنگ و ریاست همانند گلبرگ های غنچه گرفته و غمگین است. ای عشق دل نیازمن و بینوای ما را بشکن زیرا نوای دل شکسته خوش آهنگ تر و شنیدنی تر است.
« تقدیمی » 1/ سرسبزترین بهاران و آواز خوش بلبل ( هزاردستان ) تقدیم تو باد، گفته اند که عشق یک لحظه ظهور می یابد هزار بار لحظه ی ظهور عشق تقدیم تو باد. « اجازه » 1/ صداقت و صمیمیت و سادگی را از عشق بیاموز و گرمی و حرارت را از آتش عشق کسب کن. ای دل ( قلب ) من ! در هر لحظه که می تپی یادت باشد که از عشق اجازه بگیری ( همیشه عاشق باش )