« ترانه ی من »
همانند امواج .... : مانند امواج دریا که با شتاب به سمت ساحل در حرکت اند عمر ما نیز به سرعت در حال تمام شدن است.
دقیقه ها از پی هم می گذرند و از هم سبقت می گیرند. ( زمان به سرعت در حال گذر است.)
تولد ( حیات ) که در زمان کودکی سرشار از روشنایی و لطافت بود به بلوغ و نوجوانی می رسد و آن هنگام که به اوج جوانی و شکوفایی رسید حوادث ناگوار به دشمنی با این شکوه ( جوانی ) برمی خیزند و آن را تهدید می کنند. ( جوانی پایدار نیست. )
زمان که بخشندگی داشت ( جوانی عطا کرده بود ) همه ی آن نعمت های خود را از بین می برد. آری زمان شکوه جوانی را از بین می برد. و شیار بر پیشانی می افکند ( پیر می کند ) و همه ی این چیزها ی ارزشمند را نابود می کند.
هیچ موجود زنده ای از گزند داس دروکننده ی وقت ( گذر زمان ) در امن نیست به جز شعر و سروده های من که در آینده نیز باقی خواهد ماند تا روزگار جفا پیشه علی رغم میلش، بزرگی تو را مورد ستایش قرار دهد.