تمایز بین زبان نوشتاری و
خواندن:
تفاوت اساسی در این است که زبان
نوشتاری به طور مستقیم و بدون استفاده از هرگونه تجربهی زبانی قبلی مانند زبان
اشاره یا گفتار، از محیط فرا گرفتهمیشود. در مقایسه، خواندن با بهرهگیری از یک
تجربهی زبانی آموختهمیشود. بنابراین هنگامی که گفته میشود که یک فرد شنوا
خواندن را یادگرفته بدان معناست که او قبل از فراگیری خواندن، زبان میدانستهاست.
بعلاوه چنین فرض میشود که خواندن از طریق رسانهی آن زبان یعنی گفتار آموخته میشود.
معمولاً ما به یک واژهی نوشتاری توجه می کنیم و آن را به زبانمیآوریم(مثلاً«سگ»).
در خواندن یک کتاب نیز به واژههای نوشتاری توجه میکنیم و آنها را بیان میکنیم(مثلا:«
سگ کوچولو به طرف آن دختر دوید»). کودک واژههای نوشتاری را با استفاده از واژگان
و نحوی که قبلاً در گفتار آموختهاست تعبیر میکند. این ماهیت خواندن است. یادگیری
خواندن در مقایسه با یاد گرفتن تعبیر زبان نوشتاری بسیار سادهتر است و دلیل آن
این است که در یادگیری خواندن، فرد نیازی به فراگیری دستور آن زبان ندارد و قبل از
آغاز اولین کلاس خواندن بر دستور زبان تسلط دارد. برای خواندن، کافی است صورتهای
نوشتاری دیداری با صورتهای آوایی گفتار که از پیش فراگرفتهشدهاند انطباق دادهشوند.
اما برای فراگرفتن زبان نوشتاری، واژگان، ساختواژه، نحو و جنبههای دیگر دستور
زبان همگی باید بر مبنای صورتهای نوشتاری دیداری و رابطهی آنها با اشیا، موقعیتها
و رخدادهای معنامند فراگرفتهشوند.