پیچک

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زیور دانش احسان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
مشخصات مدیروبلاگ
 
علی کاظمی[10]
علی کاظمی- کارشناس ارشد آموزش زبان فارسی- تهران

خبر مایه

         خواندن خلاق یا به عبارت دیگر خواندن
همراه با درک مطلب، کودک را در همه‌ى درس‌ها یارى می‌‌‌رساند. در حال حاضر دانش
آموزان به سبب کسب مهارت‌هاى خواندن مکانیکى، در یادگیرى مطالب بیش از درک مطلب،
به حفظ کردن آن‌ها اکتفا مى‌کنند. ضعف بسیارى از دانش‌آموزان در یادگیرى ریاضى،
فیزیک یا علوم انسانى نیز مربوط به همین عدم درک مطلب است. به عبارت کلى آن‌ها به
روش خلاق متن را نمى‌خوانند.چگونه مى‌توان با این مشکل مقابله کرد؟ روند خواندن
خلاق از بدو تولد با کودک آغاز مى‌شود و بنابراین بخشى از اجراى آن به عهده‌ى
خانواده است. متاسفانه خواندن با کودکان در خانواده‌هاى ما جاى اندکى دارد
بنابراین، مربیان و آموزگاران وظیفه‌ی دشوارترى بر عهده دارند. با این حال مربیان
و آموزگاران مى‌توانند با به کار گیرى متن‌هاى خلاق، کودکان را از دوره‌ى آمادگى
در مسیر خواندن خلاق قرار دهند تا آن‌ها گام به گام مهارت‌هاى لازم را کسب کنند.





ادامه مطلب...
89/6/26::: 6:28 ع
نظر()
  

  تمایز بین زبان نوشتاری و
خواندن:


تفاوت اساسی در این است که زبان
نوشتاری به طور مستقیم و بدون استفاده از هرگونه تجربه‌ی زبانی قبلی مانند زبان
اشاره یا گفتار، از محیط فرا گرفته‌می‌شود. در مقایسه، خواندن با بهره‌گیری از یک
تجربه‌ی زبانی آموخته‌می‌شود. بنابراین هنگامی که گفته می‌شود که یک فرد شنوا
خواندن را یاد‌گرفته بدان معناست که او قبل از فراگیری خواندن، زبان می‌دانسته‌است.
بعلاوه چنین فرض می‌شود که خواندن از طریق رسانه‌ی آن زبان یعنی گفتار آموخته می‌شود.
معمولاً ما به یک واژه‌ی نوشتاری توجه می کنیم و آن را به زبان‌می‌آوریم(مثلاً«سگ»).
در خواندن یک کتاب نیز به واژه‌های نوشتاری توجه می‌کنیم و آن‌ها را بیان می‌کنیم(مثلا:«
سگ کوچولو به طرف آن دختر دوید»). کودک واژه‌های نوشتاری را با استفاده از واژگان
و نحوی که قبلاً در گفتار آموخته‌است تعبیر می‌کند. این ماهیت خواندن است. یادگیری
خواندن در مقایسه با یاد گرفتن تعبیر زبان نوشتاری بسیار ساده‌تر است و دلیل آن
این است که در یادگیری خواندن، فرد نیازی به فراگیری دستور آن زبان ندارد و قبل از
آغاز اولین کلاس خواندن بر دستور زبان تسلط دارد. برای خواندن، کافی است صورت‌های
نوشتاری دیداری با صورت‌های آوایی گفتار که از پیش فراگرفته‌شده‌اند انطباق داده‌شوند.
اما برای فراگرفتن زبان نوشتاری، واژگان، ساخت‌واژه، نحو و جنبه‌های دیگر دستور
زبان همگی باید بر مبنای صورت‌های نوشتاری دیداری و رابطه‌ی آن‌ها با اشیا، موقعیت‌ها
و رخداد‌های معنامند فرا‌گرفته‌شوند.




ادامه مطلب...
  
 

مدل‌های خواندن:

1)  مدل‌های از پایین به بالا: در این مدل خواننده با رمز گشایی حروف، خوشه‌های حروف و کلمات حوزه‌ی خواندن خود را به سطح جمله، پاراگراف، و در نهایت متن گسترش می‌دهد و مطالب برونی را به اصطلاح درونی می‌کند.

2)  مدل‌های از بالا به پایین: طبق این مدل فرایند خواندن در ذهن خواننده با ساختن فرضیات وی درباره‌ی معنای نوشته‌ها آغاز می‌شود و آنگاه خواننده به ارزیابی صحت یا عدم صحت این فرضیات اقدام می‌کند. بر این اساس خواننده از مطالب ذهنی و درونی خود به سوی متن که پدیده ای برونی است حرکت می‌کند.

3)  مدل‌های تعاملی: امروزه تعداد اندکی از مدل‌های فوق طرفداری می‌کنند و بیشتر بر ابداع مدل‌هایی تاکید دارند که نکات مثبت و امتیازات هر دو مدل را در هم ادغام نمایند. این مدل ها را می‌توان  مدل ترکیبی یا تعاملی نام نهاد بر این اساس خواننده هم از تجربیات پیشین خود سود می‌برد و هم از ممیزه‌های متنی که به صورت کد درآمده‌اند استفاده می‌کند  تا معنای مورد نظر را بیافریند.

 

  

یادگیری مهارت خواندن مستلزم کسب مهارت های:


 الف : بازشناسی دیداری عناصر زبانی ، اعم از
حروف ، کلمات و جمله ها


 ب : درک معنای عناصر آن و روابط معنایی موجود بین
آن ها.


  پ : درک پیام جمله و متن می باشد .


 در سال نخست آموزش‌های دبستانی معمولاً بیشتر به
آموزش مهارت نخست یعنی بازشناسی دیداری عناصر زبانی می‌پردازند و تاکید کمتری بر
درک پیام‌های زبانی می‌شود؛ و در سال‌های بعد بر درک پیام تاکید بیشتری می‌گردد.


 


 مراحل یادگیری خواندن: کودکان به تدریج با
یادگیری مهارت‌های پیوسته و تکمیل یک مرحله از رشد و حرکت به سوی مرحله‌ی دیگر،
خواندن را فرا می‌گیرند که بدین ترتیب هر مرحله بر روی مراحل پیشین بنا می‌شود.
جرالد والاس به نقل از کاریلو رشد خواندن را در پنج مرحله خلاصه کرده‌است:


آمادگی؛ آغاز یادگیری خواندن؛ رشد
سریع مهارت‌های خواندن؛ مرحله‌ی گسترده خواندن؛ پالایش خواندن.

  

خواندن چگونه کنشى
است؟


خواندن، فرایند دریافت معناى
واژگان مکتوب است. خواندن فرایند درک یک متن از راه رمز‌خوانى است. خواندن چنانچه
تنها به رمزخوانى مکانیکى واژ‌گان بیانجامد و درک آن‌ها را در‌پى نداشته باشد، بى‌نتیجه
است و بدون آن که کنش‌‌هاى بعدى را به همراه داشته باشد، در همان نقطه به پایان مى‌رسد.
اما اگر خواندن با درک عمیق مطلب همراه باشد، کنش‌هاى بعدى همچون ایجاد لذت،
پاسخگویى به پرسش‌ها و کنجکاوی‌ها، ایجاد تخیل، ایجاد سنجش و ایجاد تفکر را در پى
خواهدداشت. به این گونه خواندن، خواندن خلاق مى‌گویند. هنگامى که کودک الفباى
زبانى را مى‌آموزد و در پى آن خواندن واژه‌ها را فرا مى‌گیرد، به مهارت خواندن از
راه کدهاى نوشتارى که همان الفبا هستند، دست یافته است. اما رمز‌خوانى کدهاى نوشتارى
به تنهایى نمى‌تواند درک مطلب و در پى آن روان‌خوانى را به همراه داشته باشد. براى
خواندن خلاق یا به عبارت دیگر، درک مطلب و ایجاد کنش‌هاى متوالى، ذهن خواننده باید
در مراحل خواندن فعال باشد و با متن در‌گیر شود.


 یادگیرى خواندن از چه هنگام آغاز مى‌شود؟ از
هنگامى که کودک با زبان نوشتارى در دنیاى پیرامون خود برخورد مى‌کند، فرایند
یادگیرى خواندن آغاز مى‌شود. بین مهارت‌‌هاى گفتارى و خواندن و نوشتن پیوند نزدیکى
وجود دارد. یادگیرى خواندن به همان دلیلى آغاز مى‌شود که کودک حرف زدن را یاد مى‌گیرد.
هنگامى که کودک تلاش مى‌کند از محیط خودآگاه شود، به سرعت در حال آگاه شدن از ارزش
ارتباطات است. بنابراین هر چه زودتر خواندن را با کودک آغاز کنید، او زودتر مهارت‌هاى
اولیه براى رسیدن به مرحله‌ى خواندن خلاق و عمیق را کسب خواهد کرد. خواندن خلاق
روندى است که از ابتداى تولد آغاز مى‌شود. کودک واژه‌ها را که از آواهاى گوناگون
تشکیل شده است، مى‌شنود، آن‌ها را به ذهن مى‌سپارد، سپس تعمیم‌شان مى‌دهد، به
تدریج معنى جمله‌ها را که از ترکیب واژه‌ها ساخته شده‌اند، درک می‌‌کند و جایگاه
فاعل، مفعول و فعل را مى‌شناسد.با پشت سرگذاشتن این روند چند ساله، در آغاز آموزش
رسمى، به هنگام آموزش الفبا ( رمز خوانى متن )، با یک نگاه گذرا به متن، واژه‌هایى
را که با ماهیت آن‌ها به خوبى آشنا شده است، حدس مى‌زند و به راحتى مى‌خواند. در
چنین شرایطى کودک نیاز به مکث روى تک‌تک صداها و آواها ندارد. او با پیش‌بینى و
حدس خود که براساس درک معنا به وجود آمده است، متن را به شکلى روان مى‌خواند.با
توجه به آنچه گذشت درباره‌ی تدریس خواندن در آغاز، آمادگی خواندن،
و پیش‌نیازهای خواندن
چه نتیجه‌گیری می‌توان کرد؟ درصدی از کودکان خواندن را بدون تدریس رسمی می‌آموزند.
با این حال به نظر نمی‌رسد میان اینان و دیگر کودکان اختلافی کیفی وجود داشته‌باشد.
برای اکثر کودکان، یادگیری خواندن مستلزم تدریس رسمی است، و در فرهنگ‌های مختلف
سال شروع تدریس رسمی به اندازه دو سال نوسان دارد. این اختلاف‌های فرهنگی در مورد
شروع آموزش رسمی خواندن با آن آمادگی خواندن که در طبیعت فرد پیشاپیش برنامه‌ریزی
شده مغایرت دارد. اگر ما چنین عقیده‌ای را در مورد آمادگی خواندن جدی بگیریم( یعنی
تصور کنیم همه‌ی کودکان پیش از آنکه بتوانیم خواندن به آن‌ها بیاموزیم باید به
مرحله معینی از رشد شناختی رسیده‌باشند)، پس باید در فرهنگ هایی که خواندن را
زودتر آغاز می‌کنند؛ توقع مسائل بیشتری را داشته‌باشیم تا در فرهنگ‌هایی که خواندن
را دیرتر آغاز می‌کنند.
  یعنی باور کردن
این حرف دشوار است که همه‌ی کودکان در انگلستان پیش از شروع خواندن به مطلوب‌ترین
حالت « آمادگی» رسیده‌اند یا از لحاظ شناختی پیشرفته‌تر از کودکان در دیگر فرهنگ
ها هستند. با این همه، میزان و اندازه‌ی مسائل خواندن در انگلستان مشابه میزان
مسائل در ایالات متحده‌ی آمریکا است. این تفاوت‌ها می رساند که انتظارات فرهنگی
عامل مهمی در تعیین زمانی است که کودکان خواندن را آغاز می‌کنند.به هر حال، در
مورد اینکه کودکان را در چه سنّی می‌توان به طرزی مفید خواندن آموخت، باید محدودیت‌های
رشدی وجود داشته‌باشد. شواهد نشان می‌دهد تلاش برای آموزش خواندن در سنین بسیار
پایین
  فواید دراز مدت معدودی در پی
داردزیرا آن‌هایی که دیر شروع می‌کنند به مجردی که آموزش خواندن را آغاز کردند،
غالباً خود را به آن‌هایی که زودتر پیشرفت‌هایی کسب کرده‌اند می‌رسانند. و شواهدی
وجود دارد که کودکانی که دیرتر شروع کرده‌اند این تاخیر تا حدود هفت سالگی اثرات
جنبی حادّی ندارد. بنابراین ما می‌مانیم و معمایی بسیار جالب در مورد مناسب‌ترین
نقطه‌ای که تدریس رسمی خواندن آغاز می‌شود، اما به نظر می‌رسد تدریس مستقیم خواندن
بیش از صرف وقت روی تمرین هایی برای آمادگی خواندن، که ممکن است مستقیماً به
خواندن مرتبط باشد یا نباشد، سودمند است
.


 


 

  

تعریف خواندن :

     خواندن عبارت است از توانایی بیرون کشیدن اطلاعات بصری از صفحه کاغذ و درک معنای آن متن.

«خواندن» تفسیر معنادار نمادهای کلامی نوشته شده یا چاپ شده است. «خواندن» را «برخورد معنادار با متن» می نامد. البته گاهی اوقات کلمه‌ی خواندن به معنای وسیع به فعالیت های مختلفی اطلاق می شود که به منظور جمع آوری اطلاعات انجام می گیرد مانند «خواندن» شرم در چهره‌ی دیگری، یا خواندن افکار عمومی درباره‌ی موضوعی خاص، ولی فکر نمی‌کنیم این فرایندها در چارچوب تعاریف معمول خواندن بگنجد.خواندن تقریبا همیشه فعالیتی با معنا است. خواندن چیزی بیش از تطبیق صداها با نمادهای نوشته شده یا چاپ شده بر یک صفحه است. «خواندن» فرایندی شناختی است که در آن دیدگاه های خواننده و فرایند خواندن ارتباط زیادی با مطلبی که بناست فراگرفته شود، پیدا می کنند، خواندن مهارتی است که همه‌ی ما آن را عادی می‌شماریم ولی در واقع فرایندی پیچیده و عالی است که اجزای بسیار متفاوتی را در بر می گیرد.

   

     یک آلت موسیقی مهارت پیچیده ای است که نمی توان آن را یکباره آموخت. برای بیشتر مردم سال ها طول می کشد تا به یک مهارت اجرایی دست یابندو همانند نواختن پیانو مقدار تمرین لازم اشخاص متفاوت است

 خواندن ترجمه‌ی مستقیم نمادهای نوشتاری به فکر یا گفتار است.

 خواندن فرآیندی پویا و تعاملی است که هم خواننده و هم محتوا در آنچه آموخته می شود  سهیم می باشند بعضی خواندن را تفسیر معنا دار نمادهای کلامی نوشته شده یا چاپ شده تعریف کرده اند . خواندن مهارتی است که شاید همه آن را عادی می شماریم ولی در اصل خواندن ، فرآیندی است عالی و پیچیده که جزئیات متعددی را در برمی‌گیرد .  

   

«**ادامه مطلب...**»


  


فرزندان مهاجران خارجی اگر با زبان مادری خود آشنا نباشند و آن را نیاموزند بیشتر دچار بحران‌های روحی و گرفتاری‌های ناشی از دو فرهنگ بودن می‌شوند و شخصیت آنان به طور کامل رشد نمی‌کند



ادامه مطلب...
89/1/17::: 3:59 ص
نظر()
  
درباره ی جنسیت و جنسیت پنهان در زبان فارسی در منابع فراوانی از جمله منابع زیر می‌توان مطالب سودمندی پیدا نمود: 1- امینی، امیر قلی 1369 فرهنگ عوام، تفسیر امثال و اصطلاحات زبان فارسی، انتشارات دانشگاه اصفهان 2- خضرائی، امین 1382، امثال و حکم ایرانی، انتشارات دانشگاه شیراز 3- دهخدا، علی اکبر 1373، لغت نامه جلد 12 چاپ اول، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران 4- دهخدا، علی اکبر1352، امثال و حکم، تهران، چاپ سوم، انتشارات مهر 5- حجازی، بهجت السادات 1383، نیمه‌ی لطیف آفرینش در اندیشه‌ی مولا نا، مجله دانشکده‌ی ادبیات و علوم انسانی مشهد شماره‌ی146. 6- ساپیر، ادوارد، زبان، درآمدی بر مطالعه‌ی سخن، ترجمه‌ی علی محمد حق‌شناس، تهران انتشارات سروش، 1373. 7- سروش، عبدالکریم1375، مثنوی معنوی، تهران ناشر علمی و فرهنگی 8- شکورزاده، ابراهیم1380، 12 هزار مثل فارسی و سی هزار مثل فارسی معادل آن، موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی. 9- روبینز، آر،اچ، تاریخ مختصر زبان شناسی، ترجمه دکتر علی محمد حق شناس، تهران، نشر مرکزی 1370 10-شاملو، احمد، 1357 کتاب کوچه، فرهنگ لغات، اصطلاحات، تعبیرات و ضرب‌المثل‌های فارسی، تهران، انتشارات مازیار. 11-صفوی، کوروش1379، درآمدی بر جامعه شناسی، تهران انتشارات هرمس. 12-صفوی،کوروش، 1366 ، نگاهی تازه به معنی شناسی، نشر مرکز. 13- علی نژاد، بتول، 1381، بررسی نسبی گرایانه مقوله جنس در راستای تحول زبان فارسی، مجموعه‌ی مقالات نخستین همایش ملی ایران شناسی، تهران. 14-مشکوه‌الدینی، مهدی 1379، توصیف و آموزش زبان فارسی، چاپ اول، مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد. 15- منصور نژاد، محمد، برابری زن و مرد، رویا یا واقعیت، روزنامه ایران، چهاردهم تیرماه1380 16-هنله، پول، 1378، زبان، اندیشه و فرهنگ ، ترجمه و تالیف یدالله موقن، تهران،

  
اسامی مختلف گوسفند – بز گاو و شتر بر حسب سال‌های عمر از سال اول تا دهم در خراسان رضوی :



نام دام:

گوسفند نر:  برّه    شیشَک    نوبخت     بخته    قوچ      قوچ     قوچ     قوچ   قوچ  قوچ  

گوسفند ماده:   برّه   کوور  cavur    تقلی  togholi     یک زی  دو زی    سه زی   یک دندون   دو دندون  از شیری صاف  پیرمیش


بز نر:   بزغاله  چاووش   نونربز   نربز   تَکَ   خُلو   خُلو   خُلو   خُلو   خُلو   


بز ماده:    بزغاله   کولارcular      گیسّهgissa     یک زی    دو زی    سه زی   یک دندون   دو دندون   از شیری صاف   پیربز


گاو نر:   گوساله   جوانه   جوانه    جوانه    جوانه    جوانه    جوانه    جوانه    جوانه    جوانه    


گاو ماده:    گوساله    تخت(tokht)    یک زی   دو زی   سه زی   چهار زی   پنج زی   شش زی    هفت زی   پیر گاو


شتر نر:    حشی    جعت jat     گاووت    لوک بزرگسال    لوک بزرگسال    لوک بزرگسال   لوک بزرگسال   لوک بزرگسال   لوک بزرگسال

لوک بزرگسال


شتر ماده:    حشی    بلّبوbellebo     حق    حق بلبو    اربنهarbana     اربنه   اربنه    اربنه    اربنه     اربنه   



اسامی گوسفند و بز بر اساس شکل ظاهر:

گوسفند گوزل(gozal): به گوسفندی گفته‌می‌شود که گوش‌های بلندی داشته‌باشد.

گوسفندکر(cor): به گوسفندی گفته‌می‌شود که گوش‌های کوچک و نوک تیز داشته‌باشد.

گوسفند کر(car): به گوسفندی گفته‌می‌شود که گوش‌های خیلی کوچک داشته‌باشد بطوری که نمایان نباشد.

گوسفند نی‌گوش: به گوسفندی گفته‌می‌شود که گوش‌ها‌ی بلند و نوک تیز داشته‌باشد

بزکر یا عروس (cor): به بزی گفته‌می‌شود که گوش‌های کوچک و نوک تیز دارد و صورت آن سفید و بقیه بدنش سیاه باشد.

بز کر خلچ(cor khalach): به بزی گفته‌می‌شود که گوش‌های کوچک و نوک تیز دارد و صورت آن دارای خط‌های قهوهای یا سفید باشد.

بز هن((han: به بزی گفته‌می‌شود که رنگ مویش قهوه‌ای باشد.

بزقندی: : به بزی گفته‌می‌شود که رنگ مویش سفید باشد.

بز الاهن (alahan) ): به بزی گفته‌می‌شود که گوش‌های بلندی داشته‌باشد و زنگ مویش قهو‌ای باشد.

بز الاسیاه: به بزی گفته‌می‌شود که گوش‌های بلندی داشته‌باشد و زنگ مویش سیاه باشد..

بز گوره(gura): به بزی گفته‌می‌شود که زنگ مویش شبیه گوره‌خر باشد.





ادامه مطلب...
87/8/14::: 10:37 ع
نظر()
  
  

اصله – برای انواع درخت و چوب و الوار

باب – برای مستغلات مثل خانه، دکان، مدرسه

بار – برای کالاهایی که به مقدار معینی بسته بندی شده‌اند مثل نمک و هیزم

برگ – برای انواع کاغذهای جلد نشده

بند – برای یک دسته کاغذ یا مقوا، سبزیجات، علف

تخته – برای قالی و قالیچه و پتو

ثوپ– برای پارچه‌های بسته بندی شده

تن - برای انسان

تیر - برای فشنگ

جام – برای شیشه و آئینه

جفت – برای وسایلی که دوتایی استفاده می‌شود مثل کفش و جوراب و دستکش

جلد – انواع کتاب و دفتر، پوست حیوانات

جین – برای قرقره، دگمه که مقدارش 6 است

حلقه – برای اشیاء مدور مثل لاستیک، فیلم، چاه، انگشتر

دانه – برای گردو و سایر اشیاء قابل شمارش

دست - برای اشیایی که تعداد معینی دارند مثل مبل، فنجان، بشقاب، قاشق (معمولأ 6 تایی)

دستگاه – برای انواع ماشین آلات، رادیو، دوربین، یخچال، اتومبیل

دسته – برای گل و گیاه

دوجین – دو تا جین که مقدارش 12 است

رأس – جانوران اهلی مثل گوسفند و گاو و حیوانات حلال گوشت مثل بز کوهی و غزال و قوچ و...

رشته – برای هر چیز نوار مانند مثل کمربند، طناب و قنات

سکه – برای انواع پول خرد، پول مسکوک (سکه شده) مثل سکه‌ی طلا و نقره

شعله – برای اشیاء نورانی مثل لامپ و شمع و لوستر و فانوس و چراغ

شیشه – برای مایعات

طاقه – برای شال و شال گردن و پرده و ملافه

طغری – برای نامه، پاکت

عدل – برای کالاهای سنگین تجارتی مثل پارچه، پنبه، اسفنج، پوشال

عراده – برای انواع اسحه سنگین مثل توپ و تانک

فروند – برای کشتی، هواپیما، بالگرد

قبضه – برای انواع اسلحه (سرد و گرم) از چاقو تا مسلسل

قراصه یا قراسه – برای یک دسته اشیایی که می‌شود به شکل نواری بسته بندی‌شان کرد (مقدارش هم 144 است) مثل یک دسته بند کفش، سوزن، باطری، میخ، پیچ

قطره – برای قطرات مایع مثل اشک، خون، جوهر، آب

قطعه – برای عکس، زمین، باغ، چک

قلاده - برای سگسانان و گربه سانان (از جمله ببر و پلنگ و سگ و گربه)

گله – برای دسته‌های مختلف جانوران اهلی و وحشی

لوله – برای اشیاء استوانه‌ای شکل مثل رژ لب، لوله‌ی آب، خمیر دندان، پماد

نخ – برای سیگار

نسخه – برای مطبوعات مثل روزنامه و مجله، احکام قضایی، مدارک پزشکی

نفر- برای انسان و شتر





















ادامه مطلب...

87/8/4::: 9:15 ع
نظر()
  
  
<      1   2   3   4   5      >